دلتنگت هستم ...
و این خط غریب ...
و این چشمان خسته ...
و این دست های مهربان ...
عجیب بیقراری میکنند ...
عجیب دلتنگت هستم و میدانم که اگر لبخند بر لبهای تو بدرخشد ...
قدم هایم پرواز می آموزند ...
و دلتنگ تر میشوم ...
از این انتظار فرسوده کننده
که
گریزی ندارد ...!
تنها مانده ام و غریبانه
خاطرات مکررمان را دوره می کنم ...
و به یاد می آورم که
شیرینی بودنت را نباید فراموش کنم ...
از تو چه پنهان خوب من:
من جز تــــــــــــــــــــــــــــــــــــوهمه چیز را فراموش کردم ...
دلتنگتم ...
برچسب : نویسنده : همکلاسی dpsh91 بازدید : 657